No hail,
No fail,
No death,
It s squeak from FIRE...
Ashes&Ashes

تگرگی نیست،
مرگی نیست،
صدایی گرشنیدی...
فریاد است، از درون آتش سوزان...
خاکستر، خاکستر، خاکستر

Before begin to read...

If you want to read this blog you should read carefully this page.
This page is about scientific thought.
Who is wise? & what is the wisdom?
http://scientific-thought.blogspot.com/2011/02/scientific-thought-wisdom-wise.html

عرفان یا بی بندوباری


مگر ... ، به ... است.

حکم کلی پاک دلان بوده است در طول تاریخ.

-         گویند؛
مگر مسلمان بودن، به حجاب است.
مگر مسلمان بودن، به نماز است.
مگرمسلمان بودن، به ندیدن فیلم و عکس های ِ .!. است.

مگر خداپرست بودن، به لودگی نکردن است.
مگر خداپرست بودن، به دروغ نگفتن است.
مگر خداپرست بودن، به امر به معروف کردن و نهی از منکر کردن است.

و درپایان این چرندبافی ها چنین نتیجه می گیرند که؛
> دل مهم است. باید در دل مسلمان و خداپرست بود، حال ظاهر به هر ترتیبی بود مشکلی نیست.
واژه ی دل پاک هم همانند واژه ی روشنفکر ظاهری آراسته و درونی نحس و کثیف دارد.


-          از کوزه همان برون تراود(طراود) که در اوست.
 (بماند تاثیر متقابل غیر ماده بر ماده و ماده بر غیر ماده.
برهم کنش ها و واکنش های درونی است که نتیجه اش در ظاهر پدید می آید.)

منطقی بدیهی گوید؛
فردی نمی تواند ادعا کند که مسلمان است و عقاید اسلامی دارد در صورتی که ظاهرش کثی ِ برابر اصلی از ظاهر شیطان پرست ها باشد.
فردی نمی تواند ادعای دین کند در صورتی که نماز و روزه  و حجاب و ... را بی خیال باشد.
چراکه این ها قوانین و دستورات دین است.
مگر آنکه برای خودشان منطقی دگر گون تعریف کرده باشند.

مشکل آن است که هرچه بیش تر افراد به ظاهر اهمیت ندهند دل پاک تر خوانده می شوند.
که برخی نادان در برنامه ی رسانه ای خود بگویند؛
-         ... آن جوانی که فلان آرایش مو را دارد و فلان مدل لباس می پوشد، در شب قدر حالی بهتر دارد از کسانی دیگر!
فردی که نماز خواندن را نمی داند که چه فرآیندی است و دراصل چه هست... حالش بهتر است!

Ø      برای هرکسی که ظاهر درستی دارد الزامی نیست به مسلمان بودن ولی برای هر ظاهر نادرستی الزام است به مسلمان نبودن.

-         آن افرادی که خود را باطن گرا می دانند و ظاهر را بی اهمیت... در اصل ظاهر گرا هستند.
فکر می کنند حال ِ خوش عرفانی همان است که فقط چشم را ببندند و دست بر روی قلب گیرند و آه بکشند.
فکر می کنند عزا داری به کوبیدن هرچه محکم تر برسینه و شاید هم قمه زدن باشد.
فکر می کنند اندوهناک بودن در مصیبتی به این است که فقط سیاه بپوشند ویا شالی سیاه و بعد شمع روشن کنند!
و فکر کنند رعب و وحشت صدای طبل در دسته های عزاداری که سبب لرزش کل هیکل شان می شود همان لرزش دل از حال خوش ِ عرفانی در نظاره کردن به جمال یار است...
این ها را می توانید با یک جستجوی معمولی در نت بیابید. عکس چنین حالت هایی از افرادی با ظاهر نادرست.
نوع لباس و حجابش را از شبکه های ضد اسلامی می گیرند و بعد ادعای عزاداری برای اباعبدالله.

هرواجبی را به حکم دل پاکی اجرا نمی کنند.
هرمستحبی را چندین بار اجرا می کنند.

فکر می کنند در مقابل ضریح حرم پیشوایان گریستن از دل پاک شان است با ظاهر خراب... خرد داند که چکش برگشت خورده است ... یا با دوستش یا همسرش دعوا کرده است ...
رصدی معمولی در جامعه تمام این موارد را اگر برای تان روشن نیست، روشن می کند.

-          زمانی که دین حکم ظاهری و باطنی دارد هیچ توجیهی وجود ندارد به اجرا نکردن و حکم دادن از خود با دل پاکی.


خرداند |