No hail,
No fail,
No death,
It s squeak from FIRE...
Ashes&Ashes

تگرگی نیست،
مرگی نیست،
صدایی گرشنیدی...
فریاد است، از درون آتش سوزان...
خاکستر، خاکستر، خاکستر

Before begin to read...

If you want to read this blog you should read carefully this page.
This page is about scientific thought.
Who is wise? & what is the wisdom?
http://scientific-thought.blogspot.com/2011/02/scientific-thought-wisdom-wise.html

عشق یوسف و زلیخا - داستانی دروغین

 
یوسف (ع) با زلیخا ازدواج نکرد.
زلیخا هیچگاه انسانی پاک نشد.
Ø      میان یوسف و زلیخا عشقی نبود. (مگر اینکه زلیخا نسبت به یوسف شهوت داشت.)

-         فرض ؛
زلیخا پاک شده بود و همچون داستانی که تعریف می کنند عارفه ای شده بود و خداپرست و درپایان یوسف او را به همسری گرفت.
سوره ی یوسف – سوره ی 12 قرآن – و درتمام قرآن هیچ آیه ای درین باره که زلیخا پاک شد و مورد رحمت و مغفرت خدا قرار گرفت و هیچ ذکری از پشیمانی در مورد زلیخا، نیامده است.

حال اگر براساس فرض، زلیخا ازپاکان شده بود و درقرآن هیچ چیز درین مورد بیان نشده است قرآن درباره ی زلیخا ناحق سخن گفته است.
چراکه زلیخا پاک شده است ولی زمانی که قرآن را مطالعه کنیم بر زلیخا لعنت می فرستیم که پیامبرخدا را آنگونه اذیت و آزار کرده است.
این لعنت به یک انسان پاک ناحق است.
-          آیا قرآن ناحق سخن می گوید؟


سوره ی یوسف (ع) را بخوانید.
... یوسف درجوانی و در حدبالای زیبایی است، زلیخا مجذوب یوسف می شود. شهوت جنسی حکمران زندگانیش می شود. درنتیجه یوسف را به مراوده دعوت می کند. یوسف(ع) قبول نمی کند و به خداپناه می برد و فرار می کند. زلیخا پیراهن یوسف را از پشت پاره می کند. عزیز مصر سرمی رسد و زلیخا پیشی می گیرد وتهمت می زند به یوسف که او قصد خیانت داشته است... پس داستان دست بریدن زنان بدکاره پیش می آید پس از آن یوسف را با توجه به بی گناهی به زندان می اندازند و به دستور زلیخا بارها شکنجه می شود تا به خواست زلیخا پاسخ دهد.
یوسف (ع) قبول نمی کند... تا رسد به اینکه پادشاه مصر خواب می بیند و تعبیرکنندگان خواب درمی مانند.
خدمتکار پادشاه یوسف را معرفی می کند یوسف پیش ازین که آزادی را قبول کند می خواهد تا به دستور پادشاه معلوم شود که چرا یوسف زندانی است. تا بی گناهی یوسف برای همگان آشکار شود.

... (ملك آنها را احضار كرد و) گفت جريان كار شما - به هنگامي كه يوسف را به سوي خويش دعوت كرديد - چه بود؟ گفتند منزه است خدا، ما هيچ عيبي در او نيافتيم (در اين هنگام) همسر عزيز گفت: الان حق آشكار گشت! من بودم كه او را به سوي خود دعوت كردم! و او از راستگويان است. 51
اين سخن را بخاطر آن گفتم تا بداند من در غياب به او خيانت نكردم و خداوند مكر خائنان را رهبري نمي‏كند.52
من هرگز نفس خويش را تبرئه نمي‏كنم كه نفس (سركش)، بسيار به بديها امر مي‏كند مگر آنچه را پروردگارم رحم كند، پروردگارم غفور و رحيم است.53
ملك (مصر) گفت: او (يوسف) را نزد من آوريد تا وي را مخصوص خود گردانم هنگامي كه (يوسف نزد وي آمد و) با او صحبت كرد (ملك به عقل و درايت او پي برد و) گفت تو امروز نزد ما منزلت عالي داري و مورد اعتماد هستي.54
متن معنی قرآن – سوره ی یوسف – آیات 51 تا 54

نقطه ی عطف در مورد داستان زلیخا آیه ی 53 است.
دوعقیده موجود است.
نخست اینکه برخی می گویند این سخن را زلیخا بیان کرده است.
یعنی بیان می کند پشیمان است و خداوند هم آمرزنده ومهربان است.درنتیجه زلیخا توبه کرده واز پاکان گشته است.
تفسیر نمونه برین باور است. که البته روایتی نقل نمی کند. بلکه فقط بیان می دارد که روایتی درین مورد هست که درپایان این روایت مجهول! بیان می شود که یوسف و زلیخا ازدواج می کنند.

دو اینکه گویند این سخن در ادامه سخن یوسف است و ربطی به زلیخا ندارد چون آیه پیش و پس ِ آن ربطی به زلیخا ندارد. و آوردن سخن زلیخا میان سخن یوسف و پادشاه تناسب و منطقی ندارد.
 تفسیر المیزان و معنی قرآن از مرحوم الهی قمشه ای، معنی ِ فولاد وند و ... برین باورند.
و البته استدلالی که در اول ِ این نوشتار آمده است.

 در باور نخست زلیخا پاک است.
در باور دو زلیخا ناپاک است.

استدلالی در اثبات باور دوم.
زلیخا درین قسمت از داستان که پادشاه زنان بدکاره را به حضور خود می خواند.
شهادت بر بی گناهی یوسف می دهد.
زمانی که دیگران شهادت بر بی گناهی یوسف(ع) دادند.
زلیخا نفر آخر که عرصه را تنگ یافت مجبور به شهادت شد.
یعنی تا لحظه ی آخر هم ابراز پشیمانی نکرد و پس از آن هم فقط گفت یوسف بی گناه است  و چیزی از بخشش و ... بیان نکرد.
که این متن روشن قرآن است. که زلیخا پس از دیگران سخن گفت و فقط در مورد بی گناهی یوسف سخن گفت.
پس نمی توان گفت زلیخا پس مدتی پاک شده بود.
یعنی این قسمت داستان که درفیلم آقای سلحشور نشان داده شد به طریق منطق و استدلال اثبات می شود که نادرست است. نمی توان درنظر گرفت که ایشان تحقیق فراوان کرده است.
مرحوم الهی قمشه ای و علامه طباطبایی هم تحقیق فراوان کرده بودند.

خرد داند |