No hail,
No fail,
No death,
It s squeak from FIRE...
Ashes&Ashes

تگرگی نیست،
مرگی نیست،
صدایی گرشنیدی...
فریاد است، از درون آتش سوزان...
خاکستر، خاکستر، خاکستر

Before begin to read...

If you want to read this blog you should read carefully this page.
This page is about scientific thought.
Who is wise? & what is the wisdom?
http://scientific-thought.blogspot.com/2011/02/scientific-thought-wisdom-wise.html

خواست مردم


حکومت های مردمی.
دموکراسی.
مردم گرایی.
میزان سواد و اطلاعات مردم چقدر است؟
اشتراک ِ آن مقداری که بیش تر تکرار شده است.
یا میانگینی از مجموع سواد و اطلاعات(با هرمقیاسی.)

در بهترین حالت ممکن که تمام مردم یک جامعه باسواد باشند، میانگین میزان تحصیل یا سواد در حدود دبیرستان می باشد. اگر تعداد سطح دانشجو بالا باشد، این مقدار ِ میانگین در محدوده ی چهارسال ِ دبیرستان جابجا می شود. حال این یک جامعه ی در حد دبیرستان کمتر است از یک فرد کارشناس در همان جامعه.
بعد دموکراسی و مردم گرایی بازیچه برای برخی می شود.(آزادی هم بماند.)
مردم علمی در حد دبیرستان و سلیقه ای سزای همان میزان اطاعات دارند.

حال این مردم بخواهند سرنوشت کشوری را رقم بزنند.
اینکه با خواست مردم قوانینی تصویب شود.
مردم ملاک باشند، معیار.
رضایت مردم مقبولیت بدهد و مشروعیت را تحت خود داشته باشد.

مردمی که به راحتی احساسات شان برانگیخته می شود.
عاطفه در میان شان به افراط رفته است و عقل به تفریط.
مردمی که روز به روز  سلیقه شان کاهش می یابد.  هرچند اگر تعداد با سواد بیش تر شود.
ولی همچنان میزان فهم و منطق از قوانین آنتروپی پی روی می کند >آنتروپی افزایش می یابد. فهم و اندیشه نامنظم  تر می شود میزان انرژی مصرفی برای اندیشه کردن کاهش می یابد.
اندیشه کردن در میان مردم آن راه سختی است که برخی مثلا عارف گفته اند.
مردمی که بیش تر وقت ها بی هدف و ندانسته کاری انجام می دهند.


جمهوریت کجا و اسلامیت کجا...
مردم، همان مردم هستند.
واژه جمهوری اسلامی، معنا ندارد.
اگر قرار است حکومتی باشد که قوانین الهی درآن به اجرا درآید، پس باید معیار قوانین الهی باشد. نه خواست مردم پس از آن قوانین الهی. نخست قوانین الهی پس از آن قوانین الهی و بعد نیز قوانین الهی.
خواست مردم در مقابل حکم الهی معنا ندارد.

مردم  انقلاب اسلامی را پیروز کردند؟
اگر این مردم رهبر نداشتند انقلاب معنا نداشت. پشتیبانی مردم زمانی تحقق می یابد که نخست رهبری باشد.
در طی سال ها معلوم شده است که این پشتیبانی تحت تاثیر دشمنان کم هم می شود.

آیا مردم قابل اعتماد هستند؟
همان هایی که رفتند و جنگیدند به ظن خود در راه اسلام برای دفاع از اسلام و برای شهادت امروز در مقابل حکم الهی به دلیل مقبولیت بین مردم، می ایستند. اعتماد به مردم چگونه است...؟
آنها که از حوزه ی درس های اسلامی بیرون می آیند پرچمدار مبارزه علیه اسلام اند.

سیدشهدا(ع):
رستگار نخواهند شد آنها که رضایت مردم را به رضایت خدا ترجیح دهند...


اگر قرار است قوانین الهی اجرا شود چه نیاز به مردم گرایی است؟
جمهوریت در مقابل اسلامیت...
این دو در کنار یکدیگر نیستند...
اگر مردم، پس قوانین خدا چه می شود؟
اگر خدا، پس خواست مردم چه می شود؟
(مگر اینکه خوش بینان ِ ترین حالت ممکن اتفاق بیفتد که خواست مردم همان حکم الهی است. درین صورت باز هم مردم گرایی معنی ندارد... درواقع به خودی ِ خود حذف می شود. چون مردم فنای قوانین الهی هستند. که البته هیچ گاه چنین نیست. می توانید در جامعه ی اسلامی ببینید تعداد نامسلمان های روزافزون را.)

خواست مردم با مقبولیتی بسیار بالا آزادی حجاب را می خواهد... قانونی ضد قرآن.
خواست مردم آزادی جنسی را نیز مباح می داند... ضد قرآن.
خواست مردم هم جنس بازی را نیز حق می داند... ضد قرآن.
خواست مردم جدایی دین از سیاست را می خواهد... ضد قرآن.
خواست مردم عزت نفس نمی فهمد، زمانی که جیبش خالی باشد... ضد قرآن.
خواست مردم ارتباط با غرب را به هر نحوی مقبول می داند بدین جهت که خودش راحت باشد... ضد قرآن.
خواست مردم ارزش ها را زیر پا می گذارد... ضدقرآن
خواست مردم تحت تاثیر دید کانونی است.(خودم و خانواده ام، برایش آیندگان معنا ندارد.)... ضد قرآن.

این موارد چیزهایی است که به راحتی در افکار عمومی می توان یافت.
البته در بحث های دوستانه و زمانی که صدا و سیما نباشد... تا مردم خود رانشان دهند.

مردمی که هنوز هم بشری را سجده می کنند به عنوان خدا.
مردمی که شیطان پرستی می کنند.
مردمی که بی دین و بی خدا هستند.
مردمی که قاتل و دزد هستند.
مردمی که پرچم های عزای محرم را به آتش می کشند.
مردمی که در شب شهادت سیدشهدا می رقصند و دست و سوت می زنند.
مردمی که برای اینکه آزادی حجاب داشته باشند، ضددین و ارزش می شوند.
مردمی که صبح تا شب همانند حیوان به دنبال جفت می گردند.
مردمی که عارف به حق امام شان نیستند.
مردمی که به راحتی به هزار مکتب منحرف کشیده می شوند و جلسات آنها را پر می کنند.
مردمی که پارتی ها را پر می کنند.
مردمی که سنی هستند. خدایی که نفهمید!
مردمی که وهابی هستند. خدایی که اشتباه میکند!
مردمی که مسیحی هستند. سه خدا!
مردمی که یهودی هستند.سه خدا!
مردمی که خوارج هستند.
...

این ها نیز می توانند آزادانه در انتخابات شرکت کنند.
این نجاست ها نیز می توانند در انتخاب مسئولان جمهوری ِ اسلامی ! شرکت کنند.

معیار یک شیطان پرست چیست که می تواند برای اسلام تصمیم بگیرد؟(یاهریک از آنهایی که بالا آوردیم.)
چه نادانی ِ عظیمی است...        

خرد داند |