No hail,
No fail,
No death,
It s squeak from FIRE...
Ashes&Ashes

تگرگی نیست،
مرگی نیست،
صدایی گرشنیدی...
فریاد است، از درون آتش سوزان...
خاکستر، خاکستر، خاکستر

Before begin to read...

If you want to read this blog you should read carefully this page.
This page is about scientific thought.
Who is wise? & what is the wisdom?
http://scientific-thought.blogspot.com/2011/02/scientific-thought-wisdom-wise.html

آنگاه که متحجرها روشنفکر می شوند


اشتراک افراط است. 
و البته اندیشه نکردن.
متحجر افراط در دینداری و روشنفکر افراط در بی دینی.
متحجر بیش تر از حدود الهی عمل می کند و روشنفکر کمتر از حدود الهی.
متحجر مستحبات را بدون هیچ اندیشه ای، قوی تر از واجبات اجرا می کند و روشنفکر واجبات را نیز عمل نمی کند.
متحجر اندیشه نمی کند و همچون مترسکی بازیچه است و هرچه بگویند می گوید اطاعت.
روشنفکر اندیشه نمی کند و همچون مترسکی بازیچه است و هرچه بگویند می گوید نه!

نادانی بسیار است.
می گویند حجاب برای زن این است که موی سر دیده نشود و حجاب تا صورت باشد و بدن پوشیده باشد تا موچ دستان و پاها.
متحجر صورت را می پوشاند و دستکش به دست می کند.
روشنفکر موی سر را بیرون می اندازد و انچنان بدن را می پوشاند که گویی نمی پوشاند!

می گویند احکام الهی را در زندگی رعایت کنید.
-         می روند و برای هرچیزی حکمی می سازند. حکم می دهند که با کدام پا وارد دستشویی شوید! (متحجر)

-         احکام الهی را رعایت می کند. زنا می کند ولی اول و وسط و آخر ماه نه!(روشنفکر)

وسیله ی تبدیل یا فرآیند تبدیل متحجر به روشنفکر مفهومی به نام کلاه شرعی است.
نام برخی اعمال و رفتار را به عربی تغییر می دهند و اینگونه مجوز صادر می کنند به اشکال نداشتن.
وگرنه عمل همان عملی است که روشنفکر انجام می دهد.

روشنفکر می گوید حقوق بشر و بعد این حقوق را حیوانی می کند.
حقوق حیوانات را نیز ایجاد می کند.
حقوق بشر می گوید و هر جانوری را بشر می نامد بی آنکه توجه کند که بشر معنا و تعریفی دارد.
هر موجودی که بر روی دوپا راه برود را بشر می دانند.

متحجر هم می گوید همه بنده خدا هستند.
افراط در صفت رحمان و رحیم (بخشنده و مهربان) می کنند. و انسان دوستی شان می گیرد. آنگاه؛
-         از ابوسفیان تا صدام و جورج بوش را بنده ی خدا می دانند.
زیارت مخصوص ماه محرم(زیارت عاشورا) را نمی خواند و ازین زیارت دوری می کند چون حقوق بشر! را رعایت نکرده است. چون لعنت بر خاندان ابوسفیان و ... می فرستد.
متحجر می گوید این زیارت خوب نیست و نباید بندگان خدا را لعنت کرد!
(پاسخ به این چرند. همه موجوات عالم هستی از اول تا آخر همگان مخلوق خدا هستند ولی همگان بنده ی خدا نیستند. بنده ی خدا کسی است که بندگی کرده باشد. همانند پیامبر اعظم(ص) که شهادت بربندگی اش در نماز سبقت دارد بر رسول بودنش نه معاویه و شمر که ولی الله را به شهادت رساندند.)


روشنفکر می گوید برای اینکه پیشرفت کنید همرنگ جماعت شوید و بادیگران بسازید.
حتی اگر لازم شد با دشمنان خونی تان هم بسازید.

متحجر هم حس سیاست کاری اش زیاد شود، محافظه کاری پیش می گیرد.
-         حتی فتواهایی مخالف با اصول دین می دهد. یک دفعه سن تکلیف را از نه برای دختران و پانزده برای پسران می کند 15 و 20 !!!
و هرچه دشمن بگوید محافظه کاری می کند و هر خواری و پست شدنی را می پذیرد و هیچ نمی گوید و باز هم از یک حکم نابجا استفاده می کند > تقیه.
متحجر تقیه می کند و روشنفکر محافظه کاری!


روشنفکر می گوید شهوت جنسی یک میل طبیعی است و باید هرگاه مشکلی بود ارضا شود.
درنتیجه آزادی جنسی را رواج می دهد تا انسان همانند حیوان هرگاه خواست جفتگیری کند.

متحجر هم که جانب ادب نگاه می دارد بجای ازادی جنسی یا ازادی سکس باز کلمه ای عربی استفاده می کند.
-         متحجر صیغه می کند.
و هزاران سفسطه و مغلطه می کند که این عمل خوب است.
(در جستاری دیگر به طور دقیق این مبحث به چالش کشیده می شود.)


سیاسی./
متحجر ها روشنفکر می شوند.
زمانی یک مشت بی خرد کوچک ترین بی حجابی از زنان - زمانی که شاید چند تار مو ناخواسته از زیر چادر و روسری بیرون می آمد – را با چوب و چماق تذکر می دادند. در خیابان آن موها را قیچی می کردند.
زمانی که یک مشت متحجر لباس آستین کوتاه مردان را ممنوع کرده بودند. دست ها را رنگ می کردند تا نشان باشد فلانی آستین کوتاه پوشیده است.  
روشنفکرمی شوند به طوری که حال همان ها طرفدارانی دارند که بی حجاب ترین و نامسلمان ترین مردمان جامعه هستند.
اصلاح طلب.
که می توان این افراد را نام برد؛ میرحسین موسوی، هاشمی رفسنجانی، کروبی، صانعی و ...
این افراد آنچنان حجاب را فشار دادند که در نسل بعد فوران کرد.
این افراد بودند که هر ساز و آوازی را حرام کردند.
که حتی در زمان حکومت شان فرمان امام خمینی را نیز در بسیاری از جاها تحریف کردند تا موسیقی نباشد.
(منظور نامه ای بود که حضرت امام در مورد موسیقی و احکام آن و حکم ورزش بودن شطرنج و ... را صادر کردند.)

و این افراد همان افراد هستند بدون هیچ پیشرفت ِ اندیشه ای.
هنوز افراط گر هستند.
متحجر همان روشنفکر است.
اشتراک افراط است و اندیشه نکردن.

خرد داند |