No hail,
No fail,
No death,
It s squeak from FIRE...
Ashes&Ashes

تگرگی نیست،
مرگی نیست،
صدایی گرشنیدی...
فریاد است، از درون آتش سوزان...
خاکستر، خاکستر، خاکستر

Before begin to read...

If you want to read this blog you should read carefully this page.
This page is about scientific thought.
Who is wise? & what is the wisdom?
http://scientific-thought.blogspot.com/2011/02/scientific-thought-wisdom-wise.html

خیر الامور اوسطها – نه افراط، نه تفریط


به عنوان مثال؛
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا؛
اى پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گيرند اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديكتر است و خدا آمرزنده مهربان است.  آیه 59 سوره ی 33

امام موسی کاظم (ع) می فرمایند: خیر الامور اوسطها؛ بهترین امور معتدل ترین آنها است.

تفسیرمی کنیم این آیه را به وسیله ی این راهنمایی و البته نوع ِ خاصی از نظرگاه که نظرگاه غالب جامعه جهانی است.
(در مورد این ادعا که نظرگاه مورد استفاده نظرگاه غالب جامعه جهانی است می توانید این آیه و حدیث را به برخی بگویید و نظرشان و تفسیرشان را بخواهید. هرچند نفری که می توانید...)


تعادل در حکم حجاب یعنی اینکه اگر خدا گفت موی سر بپوشانید و اندام را بپوشانید بایستی نیست که کامل باشد که حتی یک تارمو هم آشکار نباشد بلکه باید میانه داری باید کرد و نه کامل برهنه و نه کامل پوشیده بود.

ولی مشکل این است که اینجا مجهولات بسیار می شود که اساسی ترین آن معیار حد تعادل است.
معیار سنجش برای حد تعادل چیست؟
اگر حد تعادلی باشد یعنی خدا افراطی هست و باید حکم خدا را اصلاح کرد تا خیر شود؟
یعنی خدا هرچه گفت پرند بافت و باید انسان با تمام ِ نقص های اندیشه و اطلاعاتی حکم خدای دانا را اصلاح کند.
اگر این گونه باشد دگر چه الزامی که حکم خدا را داشته باشیم؟
اگر قرار باشد حکم خدا اصلاح شود و دوباره نوشته شود و معیار ِ نو بنا شود... اینگونه کار انسان چند برابر می شود، درنتیجه بهتر است از همان روز نخست خود انسان بنویسد.
چون اگر قرار باشد حکم خدا با معیار انسان بررسی شود و بعدهم اصلاح شود بسیار اندیشمندانه است که از روز نخست خود انسان بنویسد هم معیار هم قانون.
از طرفی پس این حکم های افراطی و مشکل دار ِ خدا چه می شود؟
خدایی افراطی که غیرحکیمانه حکم می کند چه می شود؟
خدایی که حکیم و دانا نباشد همان بهتر که نباشد.
اگر قرار باشد انسان حکم خدا را تصحیح کند پس بهتر است خدا شاگردی ِ انسان کند.
و این یعنی تناقض.
آفریننده از آفریده یادبگیرد.
آفریده بیش از آفریننده می داند.
*دروغ گفتن ِ مصلحتی*
.....
یا
بهترین امور معتدل ترین آنها است.
این اعتدال همان حکم خدااست.
نه اینکه حکم خدا با معیار انسانی معتدل شود.
اعتدال و معیار حکم خدااست.
حکمی که مثال زده شد در مورد حجاب اینگونه دچار افراط و تفریط می شود.
خدا بگوید حجاب تا صورت و کسی صورت را هم بپوشاند؛ افراط.
خدا بگوید تا مچ دست و پا پوشیده باشد و کسی آستین حلقه بپوشد و شلوارش را هم بالابکشد یا دامن کوتاه بپوشد؛ تفریط.
*دروغ گفتن گناه کبیره*

خرد داند |